۱۳۸۷ مرداد ۲۰, یکشنبه

آغاز كار در روابط عمومي


با سلام
امروز، حدود يك ماه است در يك مركز روابط عمومي مشغول كار هستم . راستش را بخواهيد پاك نااميدم از اينكه ميبينم ، روابط عمومي در يك سازماني با قدمت طولاني از يك جايگاه بسيار نازل برخوردار است . من قبل از آنكه پا در اين قسمت بگذارم يك مقداري از اين جايگاه روابط عمومي مطلع بودم . اما نه به اين اندازه . ميدانم روابط عمومي ها در همه جاي كشور با اين معضل مواجه هستند . البته بايد اذعان نمود كه عمده اشكال از خود روابط عمومي است . روابط عمومي با ضعف دانش اين علم در راس مديريت و نيز كمبود نيروهاي متخصص هرگز نتوانسته قابليت هاي خود را به رئيس و مدير كلان سازمان بنمايد . ضمن آنكه رئيس سازمان نيز درك صحيحي از روابط عمومي ندارد . اساتيد دانشگاهي نيز در حين درس از اين بابت نگراني زيادي دارند و از اينكه در ايران اين دانش كه امروزه در كشورهاي پيشرفته صنعتي از جايگاه ويژه اي برخوردار است ، در سطحي اينچنيني قرار دارد مدام شكايت دارند . آنها به دانشجويان خود هر روز تذكر ميدهند اگر در پست مديريتي اين رشته قرار ميگيرند حتما بر مبناي دانش خود عمل كنند و از مراد و مريد پروري جدا بپرهيزند و صادقانه سعي كنند جايگاه خويش را به عنوان يك علم و هنر و تحصص كارآمد تثبيت كنند . اگر چه اين حقير در جايگاهي بسيار خرد خدمت ميكنم اما مگر ميشود در كشور و سازماني كه براي خوشايند رئيس خود هر ننگي را ميپذيرند و هرگز جرات ابراز وجود ندارند ، كاري كرد . نه مسلما نميشود فقط عذاب دادن خود است . بايد از زندگي و هستي خود دست بكشي و مدام فعاليت كني و در پايان هم هيج عايدي نخواهي داشت . كاش ما نيز نفت نداشتيم در اين صورت ميشد اميدوار بود كه " توانا بود هر كه دانا بود " اما با اين وضع آنكس توانمند است كه به جاي تخصص ، زبان چرب و نرمي دارد . آنكس پيروز است كه پول دارد ، سر و صورت و فيزيولوژي خوشايندي دارد . فريبنده و حيله گر خوبي است . بگذريم دلم ميخواهد از اين پس كمي در رابطه با علم روابط عمومي بنويسم .
اگر شما خواننده عزيزم داراي شركتي خصوصي هستيد ميتوانيد با خواندن اين حداقل مطالب كمي شكت خويش را رونق ببخشيد . اميدوارم اينچنين بتوانم به جامعه ام كمك كنم . والسلام

هیچ نظری موجود نیست: