اين جهان جنگ است چون كل بنگري
ذره ذره همـــچو دين با كافــــــــــــري
آن يكـــــي ذره همــــي پــــــرد به چپ
وآن دگــــــر ســــوي يمين انــدر طلب
« مثنوي مولوي »
در سالروز پيام آور رحمت ، بركت و كرامت ، خاتم نبوت ، حضرت محمد مصطفي (ص) ، قصد دارم كه از زاويه اي ديگر به نقش و راهبرد پيامبر گرامي اسلام بپردازم . سراسر رفتار و انديشه حضرت محمد (ص) بر محور كلام خدا و آيات وحي استوار گرديده است . در قرآن كريم سوره حديد ، آيه 25 خداوند حكيم ميفرمايند : " لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزالنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط و انزلنا الحديد فيه باس شديد و منافع اللناس و ليعلم الله من ينصره و رسله بالغيب ان الله قوي عزيز "
بر اين اساس ميتوان چنين استنباط نمود كه اگر جامعه اي خواهان حركت بسوي الي الله ، خداوند قوي و عزيز است ناگزير بايد بر اسلوب آيات جان پرور و انسان ساز قرآن ، برنامه ها ي خود را تنظيم و ترسيم نمايد . در آيه اي كه ذكر گرديد ، خداوند ، راهبردهاي كلي پيامبر براي ايجاد و استقرار جامعه ايده آل و متعالي را ؛ " كتاب " ، " ميزان " و " حديد " بيان مينمايد . خطوطي كه به روشني و شفافيت تمام ترسيم شده است . كتاب سنبل انديشه ، علـم ، آگاهي ، بينش ، دانش و سـواد ها و فناوري هاي علمي روز است ، ميزان به معناي ترازو ؛ وسيله استقرار و تحكيم عدالت و برابري است و " آهن" نماد قوت ، قدرت و استحكام است . لذا قوام و دوام يك جامعه بزرگ منش ، شرافتمند ، قوي و عزيز ، خلاق و مبتكر ، پيشرو و مصلح ، در انديشه پيامبر و طبق دستورات الهي مبتني بر بينش ، عدالت و قدرت بيان گرديده است . پيامبر گرامي اسلام نيز در اوايل رسالت خويش ابتدا به آگاهي بخشي و دانش اندوزي و بينش وسيع ياران همت گماشتند ، شعار برابري انسانها را در هر لباس و هر نژاد و هر رنگ ، وجهه كار خويش قرار دادند و نيز با سياست و كياست تمام به جمع آوري قدرت وايجاد يك ارتش معنوي قدرتمند پرداختند . به راستي اگر پيامبر به قدرت نظامي مسلح نميشد آيا ميتوانست بر لشكر كفر پيروز شود . شايد در ابتدا ساده انگارانه بتوان، قوت و قدرت پيامبر را به نيروهاي غيبي ارتباط داد و به نقش نيروها و قواي مادي و انساني را كمتر اشاره كرد . اما ميبينيم ، در جنگ احد وقتي دشمن دست به يك عقب نشيني تاكتيكي زد و نگهبانان بر خلاف دستور پيامبر محل نگهباني خويش را ترك نمودند و در پي جمع آوري غنائم به ميدان جنگ رهسپار شدند ، دشمن از همين نقطه حمله خويش را سازمان دهي نمود و پس از به شهادت رساندن اندك سپاهيان متعهد و وفاداري كه دستور پيامبر را نقض نكرده و محل نگهباني خويش را ترك ننمودند به سپاه مسلمانان حمله ور شدند و اگر نبود رشادتها و دلاور مردي هاي مردان بزرگي مثل امام علي (ع) و حضرت حمزه (ع) و ديگر ياران پيامبر ، بيشك حوادث ناگواري به وقوع مي پيوست همچنانكه حضرت حمزه عموي پيامبر در اين جنگ به شهادت رسيد . آنچه كه از آن به نيروهاي غيبي تعبير ميگرديد در واقع ايمان، عزم و همت و تعهد اصحاب پيامبر بود . آنگاه كه اين ايمان و اين عزم و تعهد كمرنگ گرديد و يا رخت بربسته ما مبينيم كه لحظات سختي پديد آمده است . اگر به جنگ هاي امام علي (ع) و امام حسن (ع) در عصر امامت و ولايت شان نظر افكنيم بهتر ميتوانيم اين موارد را لمس و درك كنيم . خلاصه اينكه پيامبر بر اساس راهبردهاي قرآني مدام در تقويت اين سه ضلع ميكوشيدند . ما از برنامه هاي حكومتي پيامبر تنها به برنامه هاي اخلاقي ايشان اشاره ميكنيم اما به راستي اگر يك قدرت بزرگ و مستحكمي نباشد چگونه ميتوان اخلاق را با همه مولفه هايش مستقر نمود . قدرت حصار امني است كه در سايه آن ميتوان برنامه هاي اجتماعي ، اخلاقي ، اقتصادي ، سياسي و ... را به آسودگي تمام اجرا نمود ، توده ها را از ظلم ظالمان ايمن داشت و محيطي امن براي رشد فضائل اخلاقي ، كسب انديشه و علم و برقراري عدالت ساخت . ارتش به عنوان نيروي قدرتمند نظام حكومتي از چنين فلسفه اي برخوردار است . گاهي برخي از ساده لوحان بي مغز و انديشه ، ارتش را در زمان صلح نيرويي مفت خور و بي مصرف ميخوانند . اينان بي آنكه بدانند ، آنچه را كه دشمن ميخواهد به زبان مي رانند . انسان موجودي است از روح و لجن و داراي قابليت تغيير و نوسان در اين بازه طبيعي وجود خويش . همين كه اميال مادي او بر بعد روحي وي غلبه كند از هيچ ظلمي دريغ نمي نمايد ؛ اولين قتل و اولين جنايت انساني كه بدست فرزندان حضرت آدم ، اولين انسان خلق شده رقم حورد و هابيل مظلوم به دست برادر ظالمش ؛ قابيل كشته شد ، شاهدي روشن و همه جانبه بر اين طبيعت ظالمانه بشري است كه در تمام طول تاريخ جريان داشته و همچنان نيز ادامه دارد . آنگاه كه انقلاب اسلامي مردم ايران به رهبري بت شكن زمان امام خميني بزرگ به پيروزي رسيد و قواي ارتش ايران در گير و دار تسويه حساب هاي انقلابي و دستگيري و محاكمه و اعدام برخي فرماندهان و نظاميان ارتش ، به سستي و اضمحلال گرائيد ، دشمن همين كه عرصه قدرت را خالي ديد به سرعت نقشه حمله كشيد و به كشور عزيزمان وحشيانه حمله نمود و اگر درايت و تدابير حضرت امام خميني (ره) نبود كه از انحلال ارتش جلوگيري فرمودند و ارتش پس از انقلاب را ارتش محمدي ، ارتش مكتبي و مردمي ناميدند و روحي تازه بر پيكر اين ارتش دميدند ، بيشك دشمن به راحتي به تجاوزات و اشغال گري خويش ادامه ميداد . اما ديديم كه دفاع جانانه و حملات مقتدرانه نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران و غرش تيز پروازان جسور نيروي هوايي و دلير مردان نيروي دريايي و همچنين هوانيروز هميشه قهرمان ارتش بلافاصله اين اشغالگري را متوقف و دشمن را به عقب نشيني ذليلانه از خاك مقدس كشورمان وادار نمود . ارتش جمهوري اسلامي ايران در 8 سال دفاع مقدس ، مظلوم اما مسئول و متعهد به دفاع از سرزمين و ملت مسلمان ايران پرداخت . پرواز 140 فروند هواپيماهاي جنكنده نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران بر فراز آسمان دشمن ، مانور قدرتي بود كه همان ابتدا دشمن را به وحشت افكند . حمله اين جنگنده هاي تيز پرواز نيروي هوايي ارتش به « اچ – 3 » دورترين نقطه دشمن بعث عراق كه هواپيماهاي جنگنده خود را در آنجا نگهداري مينمود و به هيچ وجه امكان حمله به اين منطقه دور را تصور نميكرد ، از افتخارات بزرگ خلبانان غيور ارتش اين مرز و بوم به شمار ميرود كه هيچگاه و با هيچ ترفندي نميشود از خاطره ها زدود . ارتش بازوي قدرتمند كشور است و هر چه قويتر و قدرتمند تر باشد كشور آسوده تر است . صلح پايدار در تقويت قواي مسلح و بالاخص ارتش كه وظيفه محافظت از مرزهاي زميني ، هوايي و آبي كشور را عهده دار است نهفته است . ارتش ضلغ و زاويه سوم استراتژي پيامبر است . اگر اين ضلع ضعيف عمل كند و يا انگيزه خويش را از دست بدهد ، همه حوزه هاي كشور به ضعف و بي قيدي مبتلا ميشود . نه بازرگانان و تجار عرصه اي ايمن براي فعاليت خويش مي يابند و نه سياستمداران داخلي و خارجي قدرت ابراز وجود پيدا ميكنند و نه دستگاههاي متولي و مجري عدالت و دادگاهها ميتوانند به درستي ايفاي نقش نمايند . تقويت ارتش يك ضرورت است ، ضرورت داشتن قدرت . براي آنكه صلح و همزيستي مسالمت آميزي را در جامعه برقرار نمود . محيط امن تنها و تنها در سايه قدرت ارتش حادث ميشود . اين است كه اسلام به نيروهاي نظامي خويش ارج فراوان مينهد .
ذره ذره همـــچو دين با كافــــــــــــري
آن يكـــــي ذره همــــي پــــــرد به چپ
وآن دگــــــر ســــوي يمين انــدر طلب
« مثنوي مولوي »
در سالروز پيام آور رحمت ، بركت و كرامت ، خاتم نبوت ، حضرت محمد مصطفي (ص) ، قصد دارم كه از زاويه اي ديگر به نقش و راهبرد پيامبر گرامي اسلام بپردازم . سراسر رفتار و انديشه حضرت محمد (ص) بر محور كلام خدا و آيات وحي استوار گرديده است . در قرآن كريم سوره حديد ، آيه 25 خداوند حكيم ميفرمايند : " لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزالنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط و انزلنا الحديد فيه باس شديد و منافع اللناس و ليعلم الله من ينصره و رسله بالغيب ان الله قوي عزيز "
بر اين اساس ميتوان چنين استنباط نمود كه اگر جامعه اي خواهان حركت بسوي الي الله ، خداوند قوي و عزيز است ناگزير بايد بر اسلوب آيات جان پرور و انسان ساز قرآن ، برنامه ها ي خود را تنظيم و ترسيم نمايد . در آيه اي كه ذكر گرديد ، خداوند ، راهبردهاي كلي پيامبر براي ايجاد و استقرار جامعه ايده آل و متعالي را ؛ " كتاب " ، " ميزان " و " حديد " بيان مينمايد . خطوطي كه به روشني و شفافيت تمام ترسيم شده است . كتاب سنبل انديشه ، علـم ، آگاهي ، بينش ، دانش و سـواد ها و فناوري هاي علمي روز است ، ميزان به معناي ترازو ؛ وسيله استقرار و تحكيم عدالت و برابري است و " آهن" نماد قوت ، قدرت و استحكام است . لذا قوام و دوام يك جامعه بزرگ منش ، شرافتمند ، قوي و عزيز ، خلاق و مبتكر ، پيشرو و مصلح ، در انديشه پيامبر و طبق دستورات الهي مبتني بر بينش ، عدالت و قدرت بيان گرديده است . پيامبر گرامي اسلام نيز در اوايل رسالت خويش ابتدا به آگاهي بخشي و دانش اندوزي و بينش وسيع ياران همت گماشتند ، شعار برابري انسانها را در هر لباس و هر نژاد و هر رنگ ، وجهه كار خويش قرار دادند و نيز با سياست و كياست تمام به جمع آوري قدرت وايجاد يك ارتش معنوي قدرتمند پرداختند . به راستي اگر پيامبر به قدرت نظامي مسلح نميشد آيا ميتوانست بر لشكر كفر پيروز شود . شايد در ابتدا ساده انگارانه بتوان، قوت و قدرت پيامبر را به نيروهاي غيبي ارتباط داد و به نقش نيروها و قواي مادي و انساني را كمتر اشاره كرد . اما ميبينيم ، در جنگ احد وقتي دشمن دست به يك عقب نشيني تاكتيكي زد و نگهبانان بر خلاف دستور پيامبر محل نگهباني خويش را ترك نمودند و در پي جمع آوري غنائم به ميدان جنگ رهسپار شدند ، دشمن از همين نقطه حمله خويش را سازمان دهي نمود و پس از به شهادت رساندن اندك سپاهيان متعهد و وفاداري كه دستور پيامبر را نقض نكرده و محل نگهباني خويش را ترك ننمودند به سپاه مسلمانان حمله ور شدند و اگر نبود رشادتها و دلاور مردي هاي مردان بزرگي مثل امام علي (ع) و حضرت حمزه (ع) و ديگر ياران پيامبر ، بيشك حوادث ناگواري به وقوع مي پيوست همچنانكه حضرت حمزه عموي پيامبر در اين جنگ به شهادت رسيد . آنچه كه از آن به نيروهاي غيبي تعبير ميگرديد در واقع ايمان، عزم و همت و تعهد اصحاب پيامبر بود . آنگاه كه اين ايمان و اين عزم و تعهد كمرنگ گرديد و يا رخت بربسته ما مبينيم كه لحظات سختي پديد آمده است . اگر به جنگ هاي امام علي (ع) و امام حسن (ع) در عصر امامت و ولايت شان نظر افكنيم بهتر ميتوانيم اين موارد را لمس و درك كنيم . خلاصه اينكه پيامبر بر اساس راهبردهاي قرآني مدام در تقويت اين سه ضلع ميكوشيدند . ما از برنامه هاي حكومتي پيامبر تنها به برنامه هاي اخلاقي ايشان اشاره ميكنيم اما به راستي اگر يك قدرت بزرگ و مستحكمي نباشد چگونه ميتوان اخلاق را با همه مولفه هايش مستقر نمود . قدرت حصار امني است كه در سايه آن ميتوان برنامه هاي اجتماعي ، اخلاقي ، اقتصادي ، سياسي و ... را به آسودگي تمام اجرا نمود ، توده ها را از ظلم ظالمان ايمن داشت و محيطي امن براي رشد فضائل اخلاقي ، كسب انديشه و علم و برقراري عدالت ساخت . ارتش به عنوان نيروي قدرتمند نظام حكومتي از چنين فلسفه اي برخوردار است . گاهي برخي از ساده لوحان بي مغز و انديشه ، ارتش را در زمان صلح نيرويي مفت خور و بي مصرف ميخوانند . اينان بي آنكه بدانند ، آنچه را كه دشمن ميخواهد به زبان مي رانند . انسان موجودي است از روح و لجن و داراي قابليت تغيير و نوسان در اين بازه طبيعي وجود خويش . همين كه اميال مادي او بر بعد روحي وي غلبه كند از هيچ ظلمي دريغ نمي نمايد ؛ اولين قتل و اولين جنايت انساني كه بدست فرزندان حضرت آدم ، اولين انسان خلق شده رقم حورد و هابيل مظلوم به دست برادر ظالمش ؛ قابيل كشته شد ، شاهدي روشن و همه جانبه بر اين طبيعت ظالمانه بشري است كه در تمام طول تاريخ جريان داشته و همچنان نيز ادامه دارد . آنگاه كه انقلاب اسلامي مردم ايران به رهبري بت شكن زمان امام خميني بزرگ به پيروزي رسيد و قواي ارتش ايران در گير و دار تسويه حساب هاي انقلابي و دستگيري و محاكمه و اعدام برخي فرماندهان و نظاميان ارتش ، به سستي و اضمحلال گرائيد ، دشمن همين كه عرصه قدرت را خالي ديد به سرعت نقشه حمله كشيد و به كشور عزيزمان وحشيانه حمله نمود و اگر درايت و تدابير حضرت امام خميني (ره) نبود كه از انحلال ارتش جلوگيري فرمودند و ارتش پس از انقلاب را ارتش محمدي ، ارتش مكتبي و مردمي ناميدند و روحي تازه بر پيكر اين ارتش دميدند ، بيشك دشمن به راحتي به تجاوزات و اشغال گري خويش ادامه ميداد . اما ديديم كه دفاع جانانه و حملات مقتدرانه نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران و غرش تيز پروازان جسور نيروي هوايي و دلير مردان نيروي دريايي و همچنين هوانيروز هميشه قهرمان ارتش بلافاصله اين اشغالگري را متوقف و دشمن را به عقب نشيني ذليلانه از خاك مقدس كشورمان وادار نمود . ارتش جمهوري اسلامي ايران در 8 سال دفاع مقدس ، مظلوم اما مسئول و متعهد به دفاع از سرزمين و ملت مسلمان ايران پرداخت . پرواز 140 فروند هواپيماهاي جنكنده نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران بر فراز آسمان دشمن ، مانور قدرتي بود كه همان ابتدا دشمن را به وحشت افكند . حمله اين جنگنده هاي تيز پرواز نيروي هوايي ارتش به « اچ – 3 » دورترين نقطه دشمن بعث عراق كه هواپيماهاي جنگنده خود را در آنجا نگهداري مينمود و به هيچ وجه امكان حمله به اين منطقه دور را تصور نميكرد ، از افتخارات بزرگ خلبانان غيور ارتش اين مرز و بوم به شمار ميرود كه هيچگاه و با هيچ ترفندي نميشود از خاطره ها زدود . ارتش بازوي قدرتمند كشور است و هر چه قويتر و قدرتمند تر باشد كشور آسوده تر است . صلح پايدار در تقويت قواي مسلح و بالاخص ارتش كه وظيفه محافظت از مرزهاي زميني ، هوايي و آبي كشور را عهده دار است نهفته است . ارتش ضلغ و زاويه سوم استراتژي پيامبر است . اگر اين ضلع ضعيف عمل كند و يا انگيزه خويش را از دست بدهد ، همه حوزه هاي كشور به ضعف و بي قيدي مبتلا ميشود . نه بازرگانان و تجار عرصه اي ايمن براي فعاليت خويش مي يابند و نه سياستمداران داخلي و خارجي قدرت ابراز وجود پيدا ميكنند و نه دستگاههاي متولي و مجري عدالت و دادگاهها ميتوانند به درستي ايفاي نقش نمايند . تقويت ارتش يك ضرورت است ، ضرورت داشتن قدرت . براي آنكه صلح و همزيستي مسالمت آميزي را در جامعه برقرار نمود . محيط امن تنها و تنها در سايه قدرت ارتش حادث ميشود . اين است كه اسلام به نيروهاي نظامي خويش ارج فراوان مينهد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر